با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Prima Donna

ˈpriːməˈdɑːnə ˈpriːməˈdɑːnə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
خواننده برجسته زن اپرا یا کنسرت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prima donna

  1. noun principal female performer
    Synonyms: diva, first lady, headliner, lead vocalist, leading lady, opera singer, singer, soloist, star, superstar, superwoman, topliner
  2. noun temperamental person
    Synonyms: conceited person, crybaby, egotist, narcissist, princess, self-centered person, spoiled brat, vain person

ارجاع به لغت prima donna

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prima donna» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prima donna

لغات نزدیک prima donna

پیشنهاد بهبود معانی